دربارهٔ اهمیت زندگی،مطالب فراوانی گفته شده است. من در این جا به بیان یک مطلب اکتفا می کنم:اگر کسی که از نعمت بزرگ حیات برخوردار است وبا کمال اعتدال جسمانی وروحانی زندگی می کند،پیشنهاد شود که شما میان دو چیزاختیار دارید که یکی را انتخاب کنید:
1-ادامهٔ حیات با برخورداری از عقل ووجدان ودیگر استعدادهای کمالی؛
2-مالکیت جهان با اختلال در بهره برداری از جوهر والای حیات وعظمت ومزایای آن.
بدیهی است که انسان عاقل وهشیار که از سلامت روانی وعقلی برخوردار است.ادامهٔ حیات با کمال اعتدال جسمانی و روحانی را انتخاب خواهد کرد.
نمونه هایی از عظمت های حیات آدمی:
انسان در حال زدگی است که:
1- اززیبایی ها لذت می برد.
2- از عقل ووجدان استفاده می کند.
3- محبت وعشق می ورزد.
4- به اکتشاف نایل می آید.
5- حقایق را شهود می کند.
6- شکوه عالم هستی رادرک می کند.
7- از عدالت وحق دفاع می نماید.
8- طعم آزادی و اختیار معقول را می چشد.
9- از لذت خدمت به همنوعان خود بر خوردار میگردد.
10- می تواند جهانی را آباد کند.
11- لذت نظم و قانون گرایی را در می یابد.
12- طعم عواطف ارتباط های نسبی وسببی را درک می کند.
13- با ابداعات هنری سازنده،به عظمت احساسات درونی خود پی می برد.
14- با فعالیت های عقلانی سالم،همنوعان خود را از سقوط نجات می دهد وزمینه را برای پیشرفت تکاملی آنان آماده می سازد.
15- با گسترش «من»بر جهان هستی، جهان را درون خود در می یابد.
مسلم است که امتیاز ها وعظمت های زندگی بیش از حد شمارش های معمولی است.انسانِ آگاه با از دست دادن هر یک از این امتیازات وعظمت ها-در حقیقت-جهانی را از دست می دهد،زیرا هر یک از آن ها به تنهایی می تواند هدفی برای زندگی و توجیه کنندهٔ آن باشد.
نظرات شما عزیزان: